این کتاب با داشتن قهرمان نوجوانی به نام روزبه و قرار دادن او میان شرایط صدر اسلام، به درک بهتر شرایط آن روزها به مخاطب نوجوان خود کمک میکند. کتاب "در اسارت نفرت"، ماجرای نوجوانی است که زندگیاش با نوجوانهای امروز، فرقهای زیادی دارد؛ داستانی متفاوت از تلاشهای یک نوجوان برای رقمزدن سرنوشت.
وقتی برادر تایم اوونزِ یازدهساله برای دورهی جدید درمان سرطان پذیرفته میشود، تایم و خانوادهاش بیاندازه خوشحال میشوند. این فرصتی بوده که انتظارش را میکشیدند، هرچند معنیاش کوچکردن به نیویورک و فاصلهگرفتن چند هزار کیلومتری از خانهشان در سندیگو است...
در کتاب "شعری که شنیده نشد"، به زندگی سیاهپوستهای آمریکا و هویتشان در طول تاریخ نگاهی میاندازیم و زیبایی و ارزش خانواده و اهمیت وجود تکتک انسانها برای جامعه را مرور میکنیم. نویسنده در این کتاب تأکید میکند همهی انسانها با وجود تفاوتهای فرهنگی، ورای رنگ پوست و قومیت، تفکرات و دغدغههای یکسانی دارند.
در کتاب «دختری که نیلوفر میدوخت» با هانا آشنا میشویم. هانا دختر نوجوان چینی-آمریکایی است که در اوج دوران نژادپرستی آمریکا به همراه پدرش به شهری جدید نقل مکان میکند. او دوست دارد رویاهایش را دنبال کند، بتواند درس بخواند، در مغازهی پدرش لباس طراحی کند و بدوزد و بتواند یک دوست واقعی برای خودش پیدا کند اما برای رسیدن به تمام اینها او باید روزانه برای ابتداییترین حقوق انسانی خود بجنگد...