کتاب "شک"، روایتی تلخ و واقعی از زنی است که میان اعتماد و بیاعتمادی باید خودش را، همسرش را و شاید گذشتهاش را دوباره بشناسد. داستانی از تردید در زندگیهای زناشویی، داستانی از شک یک زن به شوهرش، به شوهری رفیق باز...
وقتی نامه تمام شد، لرزش عجیبی تمام وجودم را گرفت. نمیدانم از سرمای هوا بود یا سرمای روزگار که آنطور به لرزه افتاده بودم. همانجا پای دیوار از سر بدبختی و استیصال سر خوردم و نشستم...
خالد که چیزی حدود پانزده سال در حبشه و در دیار غربت به سرمیبرده است حالا و پس از سالها هجرت و دوری از وطن و در پایان جنگ خیبر به مدینه باز میگردد...
امید، مثل خیلی از دانشجویان دانشگاه شریف، شرایط رفتن از ایران و زندگی در خارج را دارد اما برخلاف خیلی های دیگر پس از آشنا شدن با حاج قاسم به جای اروپا و آمریکا سر از لبنان در می آورد.