زن خیال‌باف، پرافاده، هیچ‌کس دوستش ندارد...

خفه شدم و تو چشم های سرخش نگاه کردم

موقعیت های این داستان می تواند در قبرستان، میدان و یا امامزاده رخ دهند...

از رودورن انداختیم توی بلوار سن ژرمن و رفتیم تا سنمیشل. تقاطع سن میشل، یک سلف سرویس تروتمیز بود که

تالار از دخترانی نژاده از سر تاسر شاهنشاهی پر بود تا داریوش دوم فرزند خشایارشای بزرگ همه را ببیند و یکی را انتخاب کند.

..حرفت را هرگز قبول نداشتم که شاعر باید احساس زمان خود باشد واحساس نسل خودش