رمان یک مشت ستاره ی رفیق شامی نویسنده ی سوری آلمانی، داستان نوجوانی است که پس از گفت وگو با دوست و همسایه ی سالمندش برانگیخته میشود تا دفترچه خاطراتی برای نوشتن یادداشتهای روزانه ی زندگی اش تهیه کند و تجربیات و مشاهدات اطرافش را ثبت کند.=

یکی بود، یکی نبود. دهِ کوچکی بود که مردمش خیلی فقیر و بیچاره بودند...

(داستان های آلمانی،قرن 20م)

یکی بود، یکی نبود. در چراگاهی بزرگ، بره ئی به نام هیلو در میان بره های دیگر زندگی می کرد.

(داستان دوستی فیل و موش،گروه سنی:ج(10تا11سال)،تصویرگر:پگاه صبحی)