کتاب «راز آفتاب گردانها» نوشته مارتا مولنار، داستانی است که در دو خط زمانی موازی روایت میشود. خط اول داستان به زندگی امسلی ویلسون، حراجگذاری موفق در هالیوود میپردازد که پس از مرگ مادربزرگش، در حال آمادهسازی خانه خانوادگی در نیویورک برای فروش است. در این فرآیند او به طور تصادفی دفترچه خاطرات و نامههایی پیدا میکند که مربوط به یوهانا بونگر، همسر تئو ون گوگ و عروس وینسنت ون گوگ هستند. در خط زمانی دوم، داستان به زندگی یوهانا بونگر در اواخر قرن ۱۹ میپردازد که پس از مرگ همسرش، تئو، تلاش میکند تا آثار نقاشی و میراث برادر شوهرش وینسنت را در دنیای هنری معرفی کند.