کودکان ایمن مشخصا از نظر مادرشان بیشتر از نظر غریبه پیروی میکنند. بااینحال، در حالت ۲۵/۷۵ - آنگاه راهبرد کودکان ایمن تغییر میکند. آنها دیگر از اطلاعات «ناموثق» مادر تبعیت نمیکنند و از نظر غریبه پیروی میکنند (یا به بیان دقیقتر: قضاوت خودشان را ارجح میشمارند). بنابراین، همانگونه که انتظار میرفت، کودکان ایمن ترکیبی از اعتماد و گوشبهزنگی معرفتی را نشان میدهند: آنها به کسی که دلبستگی ایمنی به آن دارند اعتماد میکنند، مگر اینکه آن شخص واضحا اشتباه کند. در این حالت، آنها به خودشان تکیه میکنند
کودکانی که دلبستگی مضطرب-دوسوگرا دارند تقریبا در همۀ موارد از مادرشان پیروی میکنند. وقتی واقعیت آنها را به جهت مشخصی سوق نمیدهد، تقریبا همیشه به نگارۀ دلبستگیشان اعتماد میکنند. شاید حتی حیرتانگیزتر از این: در حالت ۲۵/۷۵ نیز از مادرشان بیشتر از غریبه پیروی میکنند. جالب است: با اینکه اشتباه مادر در واقعیت مثل روز روشن است، کودکان مضطرب-دوسوگرا به پیروی از نگارۀ دلبستگیشان ادامه میدهند. این را میتوان بهمنزلۀ سادهلوحی معرفتی تفسیر کرد. چنین الگویی با اعتماد ناچیز به دیگران عجین است. با اینکه غریبه واضحا درست میگوید، کودک به نظر او اعتماد ندارد: گوشبهزنگی مفرط معرفتی.