پاریس در هم کوفته به چرخ شب، گمگشته ها خوابند در ژذفا، در تونل های پرغوغا- اما آنجا که ماییم، نور هست. بازوان ما سرشار از گل است، گل های درخت ابریشم از سالیان دور. از پل به پل فرو می بارد طلا نفس بریده به رود.