دختری جوان در آلبانی دوران انور خوجه، است که همراه با خانوادهاش به روستایی دور از تیرانا تبعید شده است. رودیان استفا، نمایشنامهنویسی از تیراناست که برای لیندا نماد فرهنگ و هنری است که در تبعید، از آن دور افتاده است. استفا هرگز لیندا را ندیده است؛ اما برای او کتابی را امضا میکند و پس از شنیدن خبر خودکشی لیندا، در پی آن است تا نقش خود را در این فاجعه شناسایی کند.