ژاله‌نوش از درس و مدرسه بدش می‌آید و می‌ خواهد زودتر به جنگل سبز و کلبه‌‌ درختی خودش برگردد.

داستان درباره دختر کوچکی است به نام نازلیجا...

شاید بزرگ شدن یعنی ناامید کردن آدم هایی که دوستشان داریم

کیک کرم امیلی که دختری کنجکاور و ماجراجواست برای تعطیلات تابستان به خانه‌ی خاله‌اش بئا در آبوتس بری برگشته است

روزی خواجه به منزل یکی از دوستان قدیمی اش به نام معین الدین می رود و...

پسرک پنجره را رو به کوچه باز کرد و گفت: «مادر بیا نگاه کن، دریا با کشتی ها پشت پنجره ما آمده است