پریباد آهی کشید و گفت: «زنهایی که بذر عشق در وجودشان کاشته شده پریانی حقیقیاند که عاقبت یا تنها ماندگانی از یاد رفته خواهند شد یا همچون پریباد افسانهای با آرزوهای برباد رفته!»
در کتاب دختر بد خوب هم مثل کتاب دیزی دارکر و سنگ کاغذ قیچی، هیچکس قابل اعتماد نیست و در پس هر اتفاق رازی نهفته است که سریع و آتشین فرا میرسد و هر لحظه مخاطب را غافلگیر میکند.
درس اول: به هیچ کس اعتماد نکن. ایو زندگی خوبی دارد. او هر روز صبح از خواب بیدار میشود، بوسهای از همسرش نِیت میگیرد و برای تدریس ریاضی راهی دبیرستان محلی میشود. همه چیز همان طوری است که باید باشد. به جز اینکه.....
پیدایت میکنم داستان مردی به نام دیوید را روایت میکند که پس از گذشت سالها از یک جنایت مرموز، بهطور غیرمنتظرهای با سرنخهایی مواجه میشود که همهچیز را به هم میریزد.