کارن مادر و همسری پرمشغله است که پس از برگشتن از محل کار جز جلسات پراکندهای که به باشگاه میرود، در خدمت همسر، دو پسرش نوآ و اسکار است و حتی یک دقیقه هم برای خودش وقت ندارد...
وقتی امیل جوانی بیست و شش ساله با بیماری نادر الزایمر زودرس روبه رو میشود. تصمیم می گیرد به جای تسلیم شدن سفری بی بازگشت را آغاز کند سفری به سوی آزادی رهایی و شاید.... معنا.