توکار چوک در زمان ضیافت اشباح نه تنها دست به تسویه حسابی فمینیستی با افلاطون و مان میزند، بلکه میگوید آثار این دو نقاط عطف نمادینی است که با فاصله بیش از دوهزار سال از یکدیگر، پیروزی بیچند و چون مردانگی را در مدیریت فکری جهان نشان میدهد.
داستانهای این کتاب که در دوره رهبری کیم ایل سونگ و کیم جونگ ایل اتفاق میافتد، صدای کسانی را به گوش جهانیان میرساند که در عجیبترین و هولناکترین دیکتاتوری ممکن زندگی کردهاند.