متین رفته بود تو فکر. سگرمه هاش رفته بود تو هم و چشماش هی ریزتر می شد.

تا آن هنگام که رسوم و قوانین موجب یک عذاب اجتماعی باشند، که تصنعأ دوزخ‌هایی در قلب تمدن پدیدآورد و مقدرات الهی را با نحوست بشری مکدّر سازد و...

زلزله‌ای بزرگ سواحل کارائیب را لرزاند. بیشتر باراندازها زیر آب رفتند و ...

این کتاب داستان دانشجویی به نام راسکولْنیکُف را روایت می‌کند که به‌خاطر اصول مرتکب قتل می‌شود. بنابر انگیزه‌های پیچیده‌ای که حتی خود او از تحلیلشان عاجز است...

نوتبوم در رمان پرطرفدار تشریفات، ضمن روایت داستان، تاملات عمیق خود را دربارۀ روابط و عقاید انسانها بیان می‌کند.

بیانگر شخصیت های عادی که کارهای عجیب و فوق العاده نمیکنند...