داستان از روزهای پر از مشکلات و ناامیدی ون گوگ در یک معدن زغال سنگ در جنوب بلژیک تا سالهای شگفت انگیز او در جنوب فرانسه با این نقاش بزرگ و جریان ساز همراه میشود و رنجها و عشقهای او را به شکلی جذاب و ملموس روایت میکند.
رمان «نوهی آقای لین» داستان نیست، افسانه هم نیست، شعری است بلند و روان در کمال سادگی و در نهایت زیبایی. به زیبایی و درخشندگی آب زلالی که از چشمهای کوچک در دل کوه روان میشود و زمزمهکنان به سوی دشت میرود، بیهیچ شتابی بیهیچ سر و صدایی؛ مگر زمزمهای دلنواز و آرامشبخش.
استیون کینگ را اگر شناختهشدهترین نویسندهی ژانر وحشت ندانیم، قطعا باید یکی از بهترین و مشهورترین نویسندگان این دسته از داستانها بدانیم، در غیر این صورت بیانصافی بزرگ و غیرقابل بخششی را مرتکب شدهایم!...