در این کتاب جنیفر ای. نیلسن، داستانی مهیج از جنگ جهانی دوم را برایمان روایت میکند؛ داستانی دربارهی جاسوسی و دسیسه. داستانهای نیلسن اغلب رمانهایی تاریخی و بسیار آموزنده هستند. او مباحث تاریخی را در پیرنگهای پر از تعلیق و احساس میگنجاند و داستان «نجات» هم از این قاعده مستثنی نیست.
حرف، حرف رجزخوانی منصور حلاج است بر سر دار! رقص خون سیاوش است در میانۀ میدان مکر سودابهها! اگر دشنۀ خیانت شغادها کم نخوردهایم؛ ولی برق غیرت آرشها را هم کم ندیدهایم!