کتاب پیش رو کوششی است برای بازخوانی سینمای فریدون رهنما

خدا را شکر پا شدی آمدی مویا. مطمئن نبودم می آیی، آخر خیلی ها از اینجا خوششان نمی آید

در این کتاب یک استاد فلسفه ، یک دانشجوی فلسفه و یک کشیش در باب آگاهی و ضمیر خودآگاه با یکدیگر به مباحثه می‌ پردازند

در آن روزگار، درینای سبزرنگ و باابهت، این رودخانهٔ کوهستانی «خروشان و خشمگین»، میان سواحل سنگی و ماسه ای در حرکت بود.

داستان زنی شصت ساله به نام «مونا» را روایت می‌کند

این رمان داستان زنی ۳۵ ساله و منزوی به نام اسکای لارک را روایت می‌کند

این کتاب شش سنگ بنای سیستم مدیریتی شرکت آمازون در عصر دیجیتال را با مخاطبین به اشتراک می‌گذارد

هنوز جوان بود و غم و شادی بر دلش اثر می کرد.