میترسیدیم ما كه مبادا از آنجا لول بخوریم وقت پایین شدن از كوه. و تا به پایین كه میرسیم، چیزی از بدنهای بدون پای ما نماند و همه در بین سنگها قسمت شوند و حتا گورستان را هم كلانتر نتوانیم. هشت نفر بودیم ما كه پای نداشتیم و دانههای كمسایی دو ـ شش و دو ـ پنج كه میآمد. شاه بودیم و دو ـ چهار و دو ـ دو كه مینشستند با كون به زمین مینشاندمان.