اوایل اردیبهشت بود امسال بود و باران ریزی میبارید. من اسکیت پایم بود و با کیا زیر سایهبان فروشگاه زنجیرهای محلهٔ دایی پناه گرفته بودیم و داشتیم با هندفری بیسیم من آهنگ گوش میکردیم، آهنگی از یک بند جدید پاپرپ که به تازگی پرطرفدار شده بود. ترانهاش از پرواز پرندهها از فراز شهر میگفت و میرسید به جنگلهای متراکم و نهرهای جاریای که کسی نمیتواند بیشتر از دو ثانیه دستش را در آب نگه یخ نگه دارد…