هدف از تدوین کتاب، درج اسناد و اطلاعاتی در خصوص سیر تکامل مناقشات فلسفی و سیاسی در شوروی طی سالهای 1922 1931است .از نظر ترتیب تاریخی میتوان سه مرحله را در تکامل مجادلات فعالانه فلاسفه، دانشمندان، مبلغان و رهبران سیاسی اتحاد شوروی نشان داد که عبارتاند از 1922" : :1923مبارزه با انحلالطلبی در فلسفه، یعنی جدال با مبارزان و روشنفکران حزبی (به ویژه س.مینین، ا.انشمان، و.و.آدوراتسکی) که وجود خود فلسفه مارکسیستی را اساسا مورد تردید قرار میدادند و آن را علم یا ایدئولوژی متمایز نمیشناختند 1924 . :1929مبارزه با دانشمندان، مبلغان ضد مذهبی و فیلسوفان موسوم به مکانیستها (از جمله آ.ک.تیمیر یا زوف، ی.ی.استیافوف، ل.آکسلرود) که معتقد بودند دیالکتیک باید از خود علوم بیرون بجوشد، نه این که از بیرون به علوم تحمیل شود .و نیز، فیلسوفان موسوم به دیالکتیکیها، یا دبورینیها که اعتقاد داشتند کاربرد دیا ما امکان حل بحرانهایی را که گریبانگیر علوم شده، فراهم میسازد، و در نتیجه دانشمندان بایستی دیالکتیک را آن چنان که انگلس و لنین تشریح کردهاند، بیاموزند و به کاربندند 1930 . :1931مبارزه میان دیالکتیکیها و بلشویکی کنندگان فلسفه...یکی از ثمرات این مجادلات مذکور، ضربه وارد کردن بر خود نظریه مارکسیستی و جنبشهای کارگری بود ." کتاب حاضر درصدد نشان دادن ویژگیها و پیامدهای مجادلات این سه دوره زمانی است .