بل هجده ساله تمام زندگیاش را زیر سایه گمشدن مرموز مادرش سپری کرده است. شانزده سال پیش ریچل پرایس ناپدید شد. بل کوچولو تنها شاهد آن ماجرا بود ولی هیچ چیزی به یاد ندارد. ریچل رفته، مدتهاست که تصور میشود مرده و بل آرزو میکند که همه از آن اتفاق بگذرند و به زندگیشان ادامه بدهند.
اما زمانی که خانواده پرایس با ساخت یک مستند موافقت میکنند، پرونده از گذشته به زمان حال میآید. بل دوست دارد فیلمبرداری زودتر تمام شود و زندگی به حالت عادی بازگردد. بعد اتفاقی غیر ممکن میافتد. ریچل پرایس باز میگردد و زندگی دیگر هرگز عادی نخواهد شد.
ریچل داستانی باور نکردنی در مورد اتفاقی که برایش افتاده تعریف میکند. باور نکردنی است چون بل حس میکند حرفهایش واقعی نیستند. اگر ریچل دروغ میگوید پس این همه مدت کجا بوده است؟ ممکن است آدم خطرناکی باشد؟ دوربینها هنوز روشن هستند و بل باید حقیقت را درباره مادرش کشف کند و بفهمد واقعا چرا ریچل پرایس از جهان مردهها بازگشته است.