این اثر کوشیده است انقلاب مشروطه را چونان تجربۀ زیستۀ ایرانیان در مواجهه با مدرنیته بنگرد و جایگاه و نقش این انقلاب را در آگاهی تاریخی مردم ایران بررسی کند. مواجهه با مدرنیته، تقدیر تاریخی انسان غیرغربی است و انقلاب مشروطیت ایران جزئی از این مواجهۀ ناگزیر است. تجربۀ مشروطه به عنوان انقلابی یکتا و جنبشی ناتمام، تنها بخشی از این مواجهۀ در جریان است؛از اینرو با اینتأکید در اثر مواجهیم که سخن گفتن از شکست مشروطه نادرست است؛ مشروطیت به مثابه مهم ترین نظریۀ دولت دموکراسی، فراتر از مشروطۀ سلطنتی، کوششی برای زیستن در افق مدرن و تحقق دموکراسی بود و از اینرو مشروطیت به عنوان تکاپو برای آزادی، تحولی در حال وقوع و زنده است.