Close
(0) سبد خرید شما
شما هیچ موردی در سبد خرید خود ندارید
دسته بندی ها
    Filters
    امکانات
    جستجو

    کتاب انجمن‌ عقاب‌ ها

    2٬150٬000 ریال
    عین چی ترسیده بودم. حیف که به‌خاطر بلایی که سرم آمده بود نباید اجازه می‌دادم مدیریت جشن از چنگم در برود، و الا مغز خر که نخورده بودم از زنگ‌تفریحم بزنم و بخزم توی این سوراخ. گفتم: «وقت نداریم، ایده‌هاتون رو بذارین وسط.»
    شابک: 9786228251080
    ناشر: سوره مهر
    وضعیت موجودی: موجود
    تاریخ تحویل: 3 تا 5 روز

    همه چیز برای شروع جلسه آماده بود. حتی یکی از بچه‌ها چند مشت باقالا آورده بود، ریخته بود چهار گوشۀ اتاق. می‌گفت جن‌ها از باقالا می‌ترسند. شایعه شده بود اتاقی که برای انجمن تصاحب کرده بودیم روی چاه جن‌هاست. حرف پیچیده بود که جن‌ها روی این اتاق حسابی حساس‌اند، خوش ندارند کسی مزاحمشان بشود. اتاق کوچک بود و خفه؛ انتهای زیرزمین سوت‌وکور مدرسه. گچ‌های تاول‌زدۀ اتاق، خودشان را آماده کرده بودند تا با یک بشکن بریزند. با بی‌خیالی نگاهی انداختم به باقالاها و پوزخند زدم.

    ـ اینا همه‌ یه مشت اراجیفه.

    عین چی ترسیده بودم. حیف که به‌خاطر بلایی که سرم آمده بود نباید اجازه می‌دادم مدیریت جشن از چنگم در برود، و الا مغز خر که نخورده بودم از زنگ‌تفریحم بزنم و بخزم توی این سوراخ. گفتم: «وقت نداریم، ایده‌هاتون رو بذارین وسط.»

    به‌عنوان مدیر این جشن، تنها ایدۀ کلانی که به ذهن خودم رسیده بود این بود که گند نزنم. برای اینکه ببینم به مغز دو معاونم چیزی بیشتر از این ایده رسیده یا نه، درخواست کردم پیشنهادهایشان را فهرست کنند و بیاورند. هشتاد و هشت روز مانده بود به جشن دهۀ ‌فجر. قرار بود استاندار و شهردار و خیلی از کله‌گنده‌های دیگر هم بیایند. برای من که توی عمرم یک جشن تولد زپرتی را هم مدیریت نکرده ‌‌بودم، تک‌تک روزهای مانده به این مراسم تبدیل شده ‌بود به کابوس، درست شبیه دقیقه‌های پایانی سیزده‌به‌در.

     
    مشخصات محصول
    تعداد صفحه276
    نوبت چاپ3
    نوع جلدشومیز
    قطعرقعی
    سال انتشار1403
    مشخصات محصول
    تعداد صفحه276
    نوبت چاپ3
    نوع جلدشومیز
    قطعرقعی
    سال انتشار1403