یک موجود بزرگ جثه و عظیم، یک فیل، درست افتاده بود جلوی ساختمان و راه را بند آورده بود.
افسانۀ فیل اولین رمان فریما طلوع، مترجم و فیلمساز، داستانی دارد معمایی و پیچیده با روایتهایی تو در تو.شخصیتهای داستان، در عین سادگی و آشنا بودن، پیچیده و هولناک اند. راوی افسانۀ فیل به شکلی منحصر به فرد روایت می کند، با زبانی که از تسلط نویسنده بر فارسی حکایت دارد و میکوشد به مخاطب تلنگری زده تا مجدداً نگاهی بیاندازد به لحظات ظاهراً پیش پاافتاده و لحظاتی که پیش از این نادیدهشان گرفته بود، و او را وا می دارد تا به جای ولع داشتن برای یافتن پاسخ، کمی تأمل کند بلکه این بار بتواند نه جواب درست که سؤال درست را بیابد.