کتاب در بستری داستانی به دغدغههای فروغی دربارۀ سرنوشت ایران و پذیرش مسئولیت در آن برهۀ تاریخی میپردازد و از منظری شخصی تر، واقعه ای تاریخی را بررسی میکند
بریت ماری زن مسنی است که در پی مشکلی در زندگی زناشویی همسرش را ترک میکند و برای استقلال خود بهدنبال یافتن شغل از شهری کوچک و ورشکسته به نام بورگ سر در میآورد