سال 1954 است. مارشال ایالات متحده، تدی دانیلز ، و همکار جدیدش چاک آئول برای تحقیق در مورد ناپدید شدن یک بیمار به جزیره شاتر ، تیمارستان آشکلیف، که محلی برای نگهداری برای مجرمان جنایی با اختلال روانی است آمده اند.
انیس ریتسوس زندگی بسیار سختی را پشت سر گذاشت. از همان کودکی و نوجوانی شاهد مسلول شدن و مرگ مادر و برادرش و مجنون پدرش و خواهرش بوده. بعد از آن نیز زندان رفتن ها و تبعیدهای مداوم.
داستان «تقدیم به گلرخ، با عشق و نفرت» نوشتهای است از یک نویسنده که به دعوت زن سابق خود، رهسپار یک جلسه در یکی از شهرهای شمالی ایران میشود تا بخش هایی از آخرین رمان خود را به او بخواند.