سالاری روی کف عایق شده پشت بام نشست و چند نفس عمیق کشید. دوست داشت مشامش پر از بوی ماندگی فضله کبوترها شود. چشم هایش را بست و با صدای بغبغوی کبوترها به خیالش میدان داد تا حال و هوای آن سالهای خوش دور از دست در درونش زنده شود.
کتاب باغ شکوفه های گیلاس (دفتر اول) مجموعهای از شعرهای شقایق راد را در بر گرفته است. عنوان برخی از این شعرها عبارت است از «شوق دیدار یار»، «نسل سربِداران»، «همیگشتم و نبود»، «بقچهای از سادگی» و «عشق طوفانی».