با پشت سپر خویش ضربه ای محکم به سینه اش کوفتم.شهر چند قدمی به عقب پرت شد و به زانو نشست.از شدت ضربه و درد تهوع آورش ،نفس شاهزاده ی حواس پرت بند آمد و صورتش برافروخت.قصدم آسیب رساندن نبود.
زیر باران می ایستادم و چشم می دوختم به گذر .اما خبری از آقات نبود .دوباره می اومدم پایین .لچک سرم را عوض می کردم و دوباره می رفتم پشت بام و کوچه رو دید می زدم .اما باز خبری نبود.صدای گریه تو هم بلند شده بود.
این کتاب داستان یک دخترک سخت کوش و مقاوم از مونتاناست که دنیای ایده آل خود را خیال کرده و بعد به آن رسیده است.جیمی ویلالاوس رویای آمریکایی را زنده کرده است .این کتاب نقشه موفقیت است.
لی مک اینتایر پژوهشگر مرکز فلسفه و تاریخ علم در بوستون در این کتاب با تکیه بر تجربیات خود و تحقیقات آکادمیکش مضامین رایج در انکار علم از انکار سرطان زا بودن سیگار توسط شرکت های دخانیات در دهه ی 1950 و... را تشریح می کند.