به زودی مجبور میشد فکر دیگری بکند،چون آن دخمه رسما کلنگی و غیر قابل سکونت اعلام شده بود،به زودی مجبور میشد کمر همت ببندد و خوردن و نوشیدن و خوابیدن و پوشیدن و در آوردن لباس را در محیطی کاملا بیگانه آغاز کند.
در روایتهای او، مرز میان اثر نظری و اثر داستانی مخدوش میشود. در توماس تاریک همهی جلوههای هنر روایت بلانشو را میتوان یافت: داستانی که بیشتر بر یادآوریها و تکگوییهای درونی استوار است تا کنش شخصیتها.
برگرفتن نقاب از این جهان، به زمان و تقلای بسیار و نیز فرهنگ نیازمند بوده است و یکی از دستاوردهای عظیم هنر و فلسفۀ مدرن (که رویکرد پنجاه تا هفتاد سال اخیر بوده) آن است که به ما اجازه باز اکتشاف دنیایی را که در آن زندگی می کنیم می دهد؛ این مهم همواره در معرض فراموشی ما است.
«مقدمه بر فلسفه تاریخ هگل» بر پایه تحلیل آثار دوره جوانی هگل نوشته شده و اساسا به نقد نظریه کانت و فیخته در مباحث اخلاق، نظام ارزشهای معنوی و نوامیس زندگی اجتماعی، دولت، و بهطور کلی فلسفه تاریخ اختصاص دارد.