بر میز کار فیلسوف، در کنار اشیایی که در قالب ظواهر و صورت هایشان اسیرند، و در جوار کتاب هایی که به کندی آموزش می دهند، شعله شمع، اندیشه های بی حد و حصری به ذهن خطور میداد و تصاویری بی کران بر می انگیخت.
جوان هوشمند به دیگر جوانان سفارش می کند که جان و تن خود را در مقابل نورهای مصنوعی نسوزانند. فریاد میزند درون این نورها هیچ شناخت و معرفتی پیدا نمی شود، معرفت حقیقی جای دیگری است!
داستان کوه آنالوگ سفرنامهای است که یک راوی آن را برایمان بازگو میکند. در این داستان، که تمثیلی شگفتانگیز از ادبیات است، گروه کوچکی از دوستان برای کشف کوهی مرموز در نیمکره جنوبی راهی سفر به مکانی با ارزش نمادین بسیار بالا میشوند.