ماهی یک شب سیندرلاها از دست کارهای حال به هم زن خانه و شوهران همیشه طلبکارشان فرار می کنند و بی توجه به هر چیز و هر کس از خانه بیرون می زنند.

مثل آن‌هایی که پز می‌دهند موسیقی اجق و جق گوش می‌کنند یا ادبیات سطح بالا می‌خوانند. خودم هم این کار را کرده‌ام. فکر می‌کردم این طوری کمبودهایم جبران می‌شود. شاید هم فقط برای دلخوشی افراد معدودی بود که مجبور بودند آنجا زندگی کنند.

(داستانهای انگلیسی، قرن 20 م)

کتاب جدیدی از نویسنده پرفروش نیویورک تایمز. اثری حماسی درباره امید و ترس، بلوا و جادو، سفری که گروهی ناامید و مستاصل را با هم متحد می کند تا برای زندگی شان بجنگند...

این رمان قصه‌ی شهری ساحلی را توصیف می‌کند که میزبان فقر و یک سیستم نابرابر اقتصادی است.

رمان با تمرکز بر مفهوم نژاد پرستی، روح عصیانگر دو جوان سیاه پوست را در تقابل با هنجارهای جامعه‌ و نابرابری‌ های اجتماعی به تصویر می‌ کشد