در روایتهای او، مرز میان اثر نظری و اثر داستانی مخدوش میشود. در توماس تاریک همهی جلوههای هنر روایت بلانشو را میتوان یافت: داستانی که بیشتر بر یادآوریها و تکگوییهای درونی استوار است تا کنش شخصیتها.
قصه های شهرزاد در شهریار اثر کرده، شهریار دیگر قصد کشتنش را ندارد ومی خواهد با او زندگی کند. این پایان هزار و یک شب است و آغاز داستان نجیب محفوظ؛ دنیایی که در آن قصه های شهرزاد جان گرفته اند...
ملاقات های عاشقانه دان تیلمن، پروفسور ژنتیک، هیچ وقت به قرار دوم نرسیده است. او مردی است که می تواند تعداد دوستانش را با انگشتان یک دست بشمارد و مشکل همیشگی اش در آداب و تشریفات اجتماعی، او را مجاب کرده که برای عشق و عاشقی ساخته نشده است.