خانه ای با اتاقی زیر شیروانی و پنجره ای بلند، یک زوج سالخورده و دوست داشتنی، هفت دوست صمیمی، کافهای در شهر و یک «قول» هسته مرکزی داستان این کتاب را شکل می دهند.
در کتاب «شهر ایزد طاعون» با اسکندر آشنا میشویم. اسکندر نوجوان عراقیالاصلی است که خانوادهاش در زمان کودکی او به آمریکا مهاجرت کردهاند و رستورانی کوچک با غذاهای خاورمیانهای راه انداختهاند. اسکندر برادر بزرگترش، مو را از دست داده و حالا باید بهتنهایی مغازه را بگرداند....