ترس همیشه باقی میماند. آدم شاید بتواند بر هرچیزی در درون خود غلبه کند. عشق و نفرت و باور و حتی تردید را هم میتوان در دل از میان برد اما هر کس تا زمانی که به زندگی چنگ میزند نمیتواند وحشت را از دلش بیرون کند...
معمولاً عشق را به شعر درمیآورند و با گل و بلبل میآرایند، اما ما روسها عشقمان را با پرسشهای حیاتی زینت میدهیم، و از میان آنها هم بیرنگ و بوترین را انتخاب میکنیم.
داستان های این مجموعه، کاوشی در جنبه های گوناگون زندگی در روسیه از سال 1937 تا اکنون هستند—از «چچن» تا «سیبری» و از اردوگاه های کار اجباری تا چمنزارهای کوهستان.