نشد رود باشم خروشان بمانم/ نشد ابر و دریا و باران بمانم/ شبی سهمگین بود دنیا دریغا!/ نشد ماه باشم، درخشان بمانم/ نشد مثل گلهای بر قله کوه/ پر از راز باشم که پنهان بمانم
فرهاد کشوری در کتاب «تونل» با زبانی ساده و روان به تلفیق واقعیت و خیال برای بیان داستانهایی رازآلود از جهان امروزی میپردازد. گویی به دنبال بهانهای برای زیباتر جلوه دادن دنیای وارونهی کنونی میگردد.