وقتی کورمورن استرایک برای دیدار با خانوادهاش به کورتوال سفر میکند، زنی به امید یافتن مادرش، از او درخواست کمک میکند. مادرش مارگو بامبورو در سال ۱۹۷۴، به طور مرموزی گم شده است...
سال 1946 است و هزاران عروس در سرتاسر دنیا مجبور به سفر برای رسیدن به آینده ناشناخته ای هستند که در زمان جنگ به آن تن داده اند. در سیدنی استرالیا چهار زن به ششصد و پنجاه عروس دیگر و صدها نفر ملوان می پیوندند تا طی سفری خارق العاده با کشتی ویکتوریا به انگلستان بروند.