آیا بین اخلاق و اقتصاد ارتباطی وجود دارد؟ این ارتباط چگونه ترسیم میشود؟ بهترین روش برای پاسخ به این پرسش ها، دستیابی به منطقی است که بتوان بر مبنای آن ارتباط مزبور را بررسی کرد. فرضیه کتاب حاضر این است که الگوی پیشنهادی برای نظام مندی معرفت های اقتصادی میتواند منطق مناسبی برای چگونگی ترسیم ارتباط بین اخلاق و اقتصاد باشد. در اینجا تلاش شده است با تکیه بر رابطه بین هستها و بایدها، منطق گفته شده استخراج گردد. مهمترین دستاورد این تلاش آن است که طبق منطق یاد شده ارتباط بین اخلاق و اقتصاد در سطوحی چهارگانه برقرار است مبانی فلسفی اقتصاد و فرا اخلاق فلسفه اقتصاد و بخش اول اخلاق هنجاری علم اقتصاد و بخش دوم اخلاق هنجاری اخلاق کاربردی ساختار اقتصادی و اخلاق توصیفی.