«قتل های الفبایی» اینگونه شروع می شود که،تیم پلیس برای تحقیقات ، به سرپرستی رئیس بازرس گپ، شامل بازرس کروم است که به توانایی های کارآگاهی پوآرو شک دارد...
جولی هفده ساله آینده اش را کاملا برنامه ریزی کرده است: با دوست پسرش سام از شهر کوچکش نقل مکان می کند، در شهر کالج می رود، تابستانی را در ژاپن می گذراند. اما بعد سام می میرد. و همه چیز تغییر می کند.
سه نسل از خانواده لئونیدس زیر نظر پدرسالار ثروتمند آریستید با هم زندگی می کنند. همسر اول او مارسیا درگذشته است. خواهرش ادیت از آن زمان به بعد از خانواده مراقبت کرده است