جوانی بیست و چند ساله که تا آخر داستان حتی نامش را نمیدانیم با در میان گذاشتن دیدگاه و مشکلاتش در نوشتن، روایتش را برای خواننده شروع میکند. استاد و تا حدودی الگوی نویسندگیاش را همان ابتدا و همچنین در انتهای داستان معرفی میکند. راوی داستان سعی دارد با بیان اتفاقات متفاوت زندگیاش نشان دهد که چگونه وقایع، خارج از کنترل انسانها رخ میدهند. با چنین روایتی داستان هجده روزهاش در تعطیلات را توامان با مضامینی چون تنهایی، روابط اجتماعی، فقدان و ... بیان میکند.