زیبا ترین چیزی که در این کتاب وجود دارد نفی وجود نویسنده است. عفیفی دربارهٔ دنیای اطرافش می نویسد. دنیایی که او درمیان آن است اما تو حتی یک لحظه حس نمی کنی که او در جایگاه نویسنده آن جا حضور دارد. او تو را به یک قاب یا یک پنجرهٔ جادویی تبدیل می کند که از پشت آن ریزترین جزییات و عادی ترین چیزها را می بینی که چیزهایی غیر عادی، به یک اثر هنری، تبدیل شده اند