به جهان من بیا
برایت یک فنجان چای ریخته ام
جهانم را به نظاره بنشین
جهانی که سراسر بازی نور است و تاریکی، شب و روز، گرمی و سردی
هم خورشید سوزان را در خود جای می دهد و هم پر است از سیاره های سرد و خاموش
این تمام جهان من است… تمام من
چیزی جدا کردنی نیست، من شیفته ی این جهانم با تمام سردی ها، خاموشی ها و تاریکی هایش چرا که باور دارم این تاریکی شب است که به ستاره ها مجال درخشش می دهد.
پس شب بستر زیبایی است برای درخشیدن و من مشتاق سفر در این جهان اسرارآمیز که روزی جست و جوی آرامش سفرم را از زمین و شهر به شهرش تا آسمان و کهکشان به کهکشانش آغاز نمودم.
و آنقدر گشتم که به دروازه های قلبم رسیدم و از آنجا سفر حقیقی من آغاز شد
به فنجان من نگاه کن و آن را بنوش
این فنجان از قلب من پر شده
و قلب من از جهان
و اینگونه شد که
تمام جهان در من است
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 192 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 7 |
تاریخ چاپ | 1399 |
موضوع | فلسفه |
شابک | 9786008964971 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.