دلم میخواست بگویم: «یکی بود یکی نبود. یک وقتی شازده کوچولویی بود که در سیارهای بهزحمت یکخرده از خودش بزرگتر خانه داشت و نیازمند بود به اینکه دوستی داشته باشد...» برای آنها که معنی زندگی را درک میکنند، این طور قصه گفتن بیشتر بوی راستی میداد.
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.