در زمان کودکی، پدر و مادرم مجبورم کردند تا پیانو یاد بگیرم، کاری که از آن متنفر بودم. زمانی که از خانواده جدا شدم؛ همهی آنچه را که آموخته بودم، فراموش کردم به جز یکی: اگر سازت کوک نباشد، نواختن اکثر ملودیهای زیبای جهان به آهنگی گوش خراش تبدیل میشوند. زمانی که در وین بودم و خدمت نظام وظیفه را انجام میدادم، طی دو روز مرخصی که برای استراحت و تجدید قوا داشتم، پوستر دختری را دیدم بدون اینکه خودش را از نزدیک دیده باشم، فورا چیزی را در وجودم احساس کردم که هیچ مردی نباید آن را تجربه کند، عشق در نگاه اول. وقتی وارد شلوغی تماشاخانه شدم و بلیت را خریدم که هزینهاش بیشتر از درآمد یک هفتهی من بود، دیدم که همهچیز در درونم از کوک خارج شد، رابطهام با والدینم، گردانم، کشورم و دنیایم، ولی یکباره با تماشای رقص این دختر، هماهنگ شد. این امر ناشی از موسیقی عجیب و غریب و حرکات شهوانی روی صحنه و حس مخاطبانی که در سالن حضور داشتند نبود، بلکه به خاطر خود آن دختر بود. آن دختر تو بودی، ماتاهاری.
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 152 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 1 |
تاریخ چاپ | 1401 |
موضوع | رمان خارجی |
شابک | 9786227649253 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.