شورا با عجله خودش را میرساند به اتاقش و منتظر زنگ موبایلش میماند. فکر این است که از کی به این روز افتاد. موبایلش حکم اسباببازی را داشت برایش. پرتاش میکرد، گماش میکرد. دیگران پیدایش میکردند میدادند دستش. حالا دستش گم میشود، گوشی گم نمیشود. پایش گم شود، گوشی گم نمیشود. شده کپسول اکسیژن برایش. در انتظار زنگ آن نفسش تنگ میشود. بیقرار میشود. زنگش انگار زنگ نیست. زنگ زندگی است. زنگ خیال است. گوشی را میچسباند به گوشاش و در را نیمهباز میگذارد تا صدا به هال نرود.
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 328 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 3 |
تاریخ چاپ | 1400 |
موضوع | رمان ایرانی |
شابک | 9789642134663 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.