من همان کسی هستم که جمهوری زنان را پایه گذاری کرد.
"نزار قبانی"
عشق تو حال و هوای شهر را
دگرگون می کند،
خیابان ها در باران به جشن نور بدل می شوند
میدان ها فوق العاده می شوند
کبوتران معبدها شعر می نویسند
و محبت در کافه ها بالا می گیرد!
دکه های روزنامه فروشی لبخند می زنند
تو با بارانی ات سر قرار می آیی.
آیا هم زمانی باران و آمدن تو
اتفاقی است؟!
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 160 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 1 |
تاریخ چاپ | 1401 |
موضوع | شعر |
شابک | 9786223120671 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.