در یک تعطیلات بهاری، زندگی امیلیا آلبرایت برای همیشه تغییر می کند.
امیلیا دلش می خواهد مثل همه ی همکلاسی هایش، تعطیلات را در فلوریدا باشد و خوش بگذراند اما پدرش که استاد ادبیاتی بداخلاق است، حوصله فلوریدا را ندارد. او که در خانه تنها مانده است به کارگاه سفالگری می رود و آنجا با کیسی آشنا می شود.
یک روز کیسی زنی را به او نشان می دهد و می گوید که این زن نشانه ای است از طرف مادر امیلیاکه ده سال پیش به دلیل سرطان فوت کرده. آن ها به جستوجوی این علامت می روند و در این راه چیزهای زیادی می فهمند...
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 125 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 2 |
تاریخ چاپ | 1401 |
موضوع | داستان نوجوان |
شابک | 9786004627986 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.