از همان ابتدای داستان نیکلا خطر را احساس میکند. در طول اردوی زمستانی هراسهای کودکانهاش جای خود را به کابوس میدهند. ما، هرچند نمیدانیم این هراسها به کجا ختم خواهند شد اما رفتهرفته آنها را با نیکلا شریک میشویم و میدانیم که چیزی دارد اتفاق میافتد. چیزی که دیگر نمیتوان مانع آن شد. رمان در سال 1995 برندهی جایزهی فمینا شد و در سال 1998 فیلمی به همین نام که به اقتباس از آن ساخته شده بود، لایق جایزهی ویژهی هیئت داوران فستیوال کن شناخته شد.
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 2 |
تاریخ چاپ | 1399 |
موضوع | رمان خارجی |
شابک | 9789641912248 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.