خاطرات این کتاب، همگی به شکلی قصوی و روایی نوشته شدهاند تا برای مخاطب، خواندنی و لذتبخش باشند. خاطره اول با نام «من روز عاشورا برمیگردم » نوشته رحیم مخدومی درباره رشادت ها و از خودگذشتگی فرماندهای آذری زبان است به نام مدنی. دومین خاطره به نام «شب هور » نوشته احمد کاوری روایتی است کوتاه از سیدعلیرضا قوام، معاون گردان نوح از لشکر بیست و یکم امام رضا(ع). خاطره سوم که جذابیت و کشمکش ویژهای دارد «رمز یا زهرا (س)» نام دارد و در آن، داوود امیریان از حاج حسین سخن میگوید که یکی از فرماندهان جنگ است .
«فستیوال انفجار و گلوله» به قلم علیاکبر خاوری نژاد به گوشه کوتاهی از جوانمردی و بزرگمنشی سروان محمودیان می پردازد. شهید علی غفاری شخصیت اصلی خاطره پنجم کتاب با نام «مثل گل سرخ» است که توسط حسن گلچین به نگارش درآمده. این خاطره تعلیق و هیجان درخوری دارد. «عقد آسمانی» نوشته هادی جمشیدیان، صحنهای دیگر از جنگ را در کردستان به تصویر میکشد. خاطره پایانی کتاب با نام «مسیح کردستان» نوشته عباس پاسیار و درباره شهید بروجردی است. صداقت و حقیقی بودن این خاطرات سبب میشود تا مخاطب با آنها احساس همذات پنداری داشته باشد.
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 104 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 66 |
تاریخ چاپ | 1400 |
موضوع | زندگینامه |
شابک | 9786645061781 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.