«لوک فیتز»، پلیس بازنشسته، در قطاری به سوی لندن، با پیرزنی آشنا میشود که میگوید برای گزارش چند قتل پیدرپی به اسکاتلندیار میرود. قتلهایی در دهکدۀ آنها اتفاق افتاده و اینبار دکتر هامبلی تهدید به مرگ شده بود. لوک حرفهای پیرزن را ناشی از خیالبافی میداند؛ اما وقتی به لندن میرسد بعد از مدتی آگهی ترحیم دکتر هامبلی را در روزنامه میبیند و به درستی حرفهای پیرزن پی میبرد. او با لباس مبدل به آن دهکده میرود و با خانمی به نام بریجیت آشنا میشود. آنها به کمک هم به هویت مقتول پی میبرند و راز قتلها را کشف میکنند.
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | پالتویی |
تعداد صفحه | 262 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 5 |
تاریخ چاپ | 1402 |
موضوع | رمان خارجی |
شابک | 978-964-363-573-2 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.