زندگی دختر جوانی به نام آنی بدینگفلد پس از مرگ پدرش که مردمشناس معروفی بوده با مشکل مواجه میشود. آنی از لحاظ مالی با تنگنای شدید روبرو شده. آقای بدینگفلد وکیل سابق نامه محبتآمیزی به آنی مینویسید و اعلام میکند که حاضر است به او مسکن مجانی بدهد، ولی آنی مایل نیست این پیشنهاد را قبول کند. در عوض او تصمیم دارد دور دنیا را بگردد و زندگی پرماجرایی در پیش گیرد. دست تقدیر باعث میشود که وقتی آنی عازم ایستگاه مترو است مرد ریزنقشی را ببیند که ناگهان روی ریلها میافتد و دچار برقگرفتگی میشود. مردی با لباس قهوهای راهش را از میان جمعیت باز میکند و خودش را بالای سر قربانی میرساند و اعلام میکند که آن مرد فوت کرده. بعد با عجله دور میشود و تکه کاغذی از خود به جای میگذارد که روی آن نوشته "قلعه کیلموردن، 122-17" ...
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | پالتویی |
تعداد صفحه | 362 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 6 |
تاریخ چاپ | 1402 |
موضوع | رمان جنایی |
شابک | 9789643633301 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.