ارنست روان درمانگری بود که به کارش عشق میورزید. بیمارانش هر روز او را به خصوصیترین اتاقهای زندگیشان دعوت میکردند؛ و او هر روز آنها را تسلی میداد، تیمارشان میکرد و ناامیدی را از آنها دور میکرد...کسی که به کارش عشق میورزد، خوششانس است. ارنست احساس خوش شانسی میکرد. البته چیزی بیش از خوش شانسی؛ او احساس خوشبختی میکرد...بعضی از صبحها، از پنجرهی مطبش...به آسمان مه آلود نگاه میکرد و با خود تصور میکرد که اسلافش در رواندرمانی در افق منتظر ایستادهاند...در بالاترین سطح و دورتر از بقیه، نیاکانی ایستاده بودند که پیگرهای آسمانیشان به سختی روایت میشد: عیسی مسیح، بودا و سقراط. پایینتر از آنها و کمی نزدیکتر، پیشروان بزرگ بودند که چهرههایشان کمی متمایز بود: نیچه، کیرکگور، فروید و یونگ، و از آنها نزدیکتر پدربزرگهای رواندرمانی: آدلر، هورنی، سالیوان، فروم و چهرهی شیرین و خندان شاندور فرنتزی.
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 544 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 13 |
تاریخ چاپ | 1402 |
موضوع | رمان خارجی |
شابک | 9786007221167 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.